به نقل از ايسنا , از قربت روستاهاي زلزلهزده صداهاي جديدي به گوش ميرسد , صداهايي غريب براي يك ده . صداي ماشينهاي سنگيني كه نخاله باقيمانده خانهها را ميبرند و سيمان مياورند براي ساخت خانههاي تازه . حمل نخاله ساختماني جنوب تهران
تعدادي آبادي كنار نيز , كوئيك محمود , كوئيك مجيد , كوئيك حسن و كوئيك عزير . خودشان به آنان ميگويند مجتمع كوئيك . روستاهايي در دشت ذهاب . روستاهايي كه هم محلي ميگويند كشتههايشان 150 - 160 نفر بوده . اين را يكي همسايه كوئيك محمود ميگويد .
تا كلام از كشتهشدههاي زمين لرزه ميگردد , دستش را به طرف خارج آبادي سمت جاده ميگيرد و مي گويد : تمامي را آنجا در گور گونه جمعي دفنشان كرديم . همينطوري با خرقه خوني . نسبتاً نزديك پاسگاه و يك كيلومتري از اينجا تا آنجا رويكرد ميشه .
هنوز حرفش در امر كشتههاي زمينلرزه تمام نشده كه به كمكهاي مردمي آنگاه اشاره ميكند ; طوري كه انگار نميداند چطور مي بايست سپاس نمايد .
وي ميگويد : خداوند شاهد است در حالتيكه كمكهاي مردمي كمبود حال حاضر پدرمان در آمده بود . اينجانب كه شرايط فعلي زنم آبستن است و خودم ديسك كمر دارم . آن شب زلزله خشت به كمرم خورد و نمي توانم خيلي از جايم بلند نحس .
نوشتههاي روي يك سري ديوار جا باقي مانده از زمينلرزه نيز نشان ميدهد كلام وي صحبت سايرافراد نيز مي باشد . ( هموطن قدرداني ( . قدرداني براي روزهايي كه از هر جايي مردمان براي آن ها امداد پيامبر بودند . كمكهايي كه به گفته سامان از اهل يك محل يك كدام از روستاهاي ديگر مجتمع كوئيك , 24 ساعت بعداز زمين لرزه مكتب قريه را مالامال كرده بود .
روزهاي نخستين بعداز زمين لرزه با اين ياري هاي مردمي گذشت و حال باطن روستاها آنچه به چشم ميخورد خير ويرانههاي بعداز زلزله است و خير خانههاي گذشته از آن . هر كناره كه ديده فعاليت مينمايد , جعبههاي يكسري متري سپيد با نشانه آبي رنگ سپاه عرضاندام مينمايد . كانكسهايي كه درحال حاضر شده محل زندگيشان . كانكسهايي كه در جايي كه تا قبل از اين محوطه يك منزل بوده , دانش شدهاند . خانههايي كه ديگر نيستند و مرزهاي محوطه هر منزل چندان مشخص و معلوم نيست . سگهاي گله ولي انگار خوبتر محوطه صاحبخانهشان را مي شناسند , هر نا آشنا اي كه نزديك حوزه هر منزل ميشود , سگ صاحبخانه آنقدر پارس ميكند تا از آن جا به دور شود .
سگهايي كه تا روز قبل كارشان اين بوده كه با گوسفندان بروند چرا و مراقب باشند تا كسي يا اين كه چيزي به گله جراحت نزند ; البته درحال حاضر انگار ايام , روزهاي استراحت آنان شده . بخش اعظمي از گوسفندان , وقتي كه طويله رويشان سرازيرشد , تلف شدند و حال گلهاي نيست كهاين تعداد , سگ مراقب بخواهد .
اينجا همسايه از توليدها همين گوسفندان و كشاورزي ارتزاق ميكردند البته اكنون خيليهايشان باقيمانده گوسفندانشان را نيز فروختهاند . پيرمردي كه دركنار اسكلت منزل همسايه ايستاده مي گويد : 10 رأس گوسفندش ذيل آوار ماندند و 30 - 40 گوسفند مانده را نيز فروخته است . بعضيها نيز آنچه باقيمانده را نگه داشتهاند ; البته به رنج .
يكياز اهل يك محل , طويلهاي با نايلونهاي پلاستيكي صحيح كرده و گوسفندهايش شبها پايين آن مي روند . طي روز نيز گوسفندانش جلوي همين طويله دراز مي كشند . گلههايي كه به چرا مي روند نيز كوچكتر شدهاند . وضع كشاورزي نيز نسبتاً همين است . بخش اعظمي از آنان نتوانستهاند زمينهايشان را چندان راز و سامان بدهند . از به دور فقط تكه زمينهاي كوچكي صرفا به ديده ميايد كه متاع كاشتهاند .
اينجا هم محلي شبها را در كانكسهاي كوچك مي گذرانند تازمانيكه خانههايشان ساخته شود و آنچه از خانهشان باقيمانده را درين فضاي تنگ جا داده اند . از وسايلي كه تندرست باقي مانده . حتيدر كنار برخي از آن ها ديش ماهواره نيز مشهود است .
كمبودها ولي كم نيست . كمبودهايي مثل دستشويي و خزينه . خزينه و سرويسهاي بهداشتي در بين كانكس ها به چشم ميخورد ولي اهل يك محل ميگويند خدمت هاي بهداشتي براي استعمال كليه است اما خزينه ها خير . برخي ها كانكس هاي خزينه گرفتهاند و بعضا نيز گرمابه هايي از پيشين صحيح كرده بودند كه بعداز زمين لرزه تندرست باقيمانده و از آنان به كارگيري مي نمايند .
پيمانكارهايي كه ذيل حيث بنياد آرامبخش عمل مي نمايند نيز در ده مي باشند . براي انجام تجديد بنا خانهها . تير آهن و پنجره و سنگهاي باقيمانده خانههاي پيشين نيز اطراف چشم ميگردد . بقايايي از خانههايي كه هنوز پول ساخت آنها صاف نشده . يك كدام از همسايه كه كارگران در هم اكنون پي ريزي خانهاش ميباشند , مي گويد هنوز پول كاشيهاي منزل اش را نداده بود كه زمين لرزه آمد و درحال حاضر هر چه باقيمانده بود را توشه كاميونهاي ( نخاله بر ( نموده است .
نخاله ها را ميبرند تا خانههاي تازه را بسازند . ميسازند البته كوچكتر . به جاي 120 متري , 85 متر , به جاي 140 متري , 120 متر ; كوچكتر ولي خير آنقدر كه صاحبخانه ناراضي باشد . اكثر وقت ها آنها گله ندارند كه چرا يكسري متري منزل شان كوچكتر شده .
در روستاهاي كوئيك برخي از خانهها را نيز , گروهي خير تقبل كردهاند كه بسازند . تعدادي تايي از آن ها در يكي ديگر از روستاهاي كوئيك چشم ميشود . دو نفر از شهر كرد و اصفهان پاي اين منزل ميباشند و فعاليت اجرا و ارزيابي را بر عهده داراهستند . اين خانهها كه قرار است 10 تايي از آنها ساخته شود , رمز و شكلشان نيز با باقي خانهها فرق ميكند . بالاي يكي آنها روي بنري توضيحاتي درج شده و از آن بر ميايد كه ساخت و ساز اين خانهها به سبك ICF است .
اين دو نفر در زمينه ي ساخت همين ساختمانها سرگرم توضيح به يك نفر ديگر ميباشند . هر كس جامه سپاه به بدن دارااست و با يك كلاه بر راز و ريش هايي نسبتاً سپيد و بي سيمي كه كناره بالايي سمت چپ پيراهنش وصل شده به اسكلت يك كدام از ساختمان ها توكل زده و به شرح آن دو نفر گوش مي نمايد , سردار سعيد قاسمي است . سردار بازنشسته سپاه ميگويد خير تحت عنوان يك سپاهي بلكه تحت عنوان مدرس كالج آمده و با ياري خيران دنبال نوسازي است . يك خودرو نيز ذيل پايش است كه مشابه خودرو هايي است كه در جناح و نبرد مي شود روئت كرد و با دو درفش بر افراشته از پشت آن . چندين نفري نيز همراهش مي باشند و درگير فيلمبرداري .
تا كنون نظري ثبت نشده است